نوع مقاله : گردآوری و مروری
نویسندگان
1 استادیار/ دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی
2 کارشناس ارشد مدیریت شهری دانشگاه علامه طباطبایی
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
The objective of resistive economy overall policies is creating appropriate environment for Iran’s economy movement on a sustainable growth path. Planning based resistive economy require to be dealt with Any disruptive factor for sustainable growth and plan strategies to be chosen so that minimize risks and uncertainties relevant to achieve to its goals. Survey about performance of Iran’s economy show that moreover, low mean of performance key variables, Iran’s economy has high volatilities. The base of low performance and its volatility return to two main factors, namely inappropriate economy policies and so impulses derived external sanctions. The common mode of the factors, namely inappropriate economy policies and impulses derive in how use of oil resources. Dependence on government revenue and so foreign exchange earnings to oil revenues and its crude sale is the main problem of Iran and until a solution isn’t found for that, unsustainability in Iran’s economy will continue. The purpose of this study was to find a long-term solution to reduce dependence on oil revenues in 6th development plan or use of resistive economy strategies. Regarding to world oil outlook, use of oil in sectors such as transportation, industry especially petrochemical, household/ commercial/ agriculture consumptions and power generation instead of crude oil sale, can be resolve the problem.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
مطابق پیشبینی کارشناسان اقتصادی جهان، روند نزولی کنونی قیمتهای نفت تا سال آینده به صورت پیوسته ادامه خواهد یافت. کاهش شدید قیمت نفت که از تابستان 2014 آغاز شده، نشاندهنده تغییرات ساختاری مهم بازار جهانی نفت است. در راستای این تغییرات، میزان عرضه نفت نسبت به تقاضای آن به سرعت در حال افزایش است. این در حالی است که میزان تقاضای جهانی نفت در فصل دوم و سوم سال 2014 به ترتیب 5/91 و 1/93 میلیون بشکه در روز بوده است. در شرایطی که نفت از ماه ژوئن تا کنون در حدود 40% ارزش خود را از دست داده است، تمام فعالان بازار و کارشناسان معتقدند که دوران تازهای در بازار نفت شروع شده است.
نوسانات زیادی نیز در اقتصاد ایران به ویژه در سالهای اخیر دیده میشود. متغیرهای اصلی تاثیرگذار بر اقتصاد کشور دستخوش تغییرات عمدهای شده و نقش مهمی در نوسانات اخیر اقتصاد کشور داشتهاند. از جمله مهمترین متغیرها میتوان به تولید ناخالص داخلی، نرخ تورم، نرخ بیکاری، نرخ ارز، رابطه درآمد دولت با درآمد نفتی و نیز رابطه ارز نفتی با واردات خارجی کشور اشاره کرد. اکنون که قیمت نفت ایران از 101 دلار تابستان سال 93 به مرز کمتر از 70 دلار رسیده و این سیر نزولی همچنان ادامه دارد، دولت با توجه به این روند کاهشی قیمت نفت باید بودجه سال آینده را برخلاف سالهای گذشته با نگاه بسیار محتاطانه تدوین نماید و کف قیمتها را با توجه به شرایط کنونی کل بازار جهانی نفت و روند کند رشد اقتصادی در نظر بگیرد. جهت کنترل نوسانات اقتصادی و رسیدن به وضعیت ثبات و پایداری، یکی از بهترین راهکارها در حال حاضر میتواند بهرهگیری از راه حلهای اقتصاد مقاومتی باشد. با توجه به اینکه دوره برنامه پنجم توسعه در سال 94به اتمام خواهد رسید و در آستانه تدوین برنامه ششم توسعه اقتصادی کشور برای سالهای99- 1395 هستیم، بر آن شدیم تا پس از تحلیل نوسانات متغیرهای اصلی اقتصاد کشور در سالهای اخیر و سپس پیشبینی اوضاع اقتصاد ایران بر اساس چشماندازهای جهانی اقتصاد خصوصاً در حوزه نفت و گاز تا سال2040، راهکارها و سیاستهای مناسبی را بر اساس خط مشیهای اقتصاد مقاومتی برای برنامه ششم توسعه پیشنهاد دهیم.
1. حقایق کشفشده اقتصاد ایران
1-1. تولید ناخالص داخلی
رشد تولید ناخالص داخلی کشور طی دورههای مختلف دستخوش نوسانات فراوانی بوده است. در سالهای قبل از انقلاب از سال 39 تا 42 روند نزولی را طی کرده (از 9% به 4.7% رسید). در سالهای 43 و 44 افزایش و در سال 45 مجدداً کاهش یافته است. در سال50-46 افزایش قابل توجهییافته بطوری که در سال 50 به رشد 25.8 درصدی رسیدهایم. با اندکی کاهش در سال51 مجدداً شاهد رشد فزاینده تولید ناخالص داخلی در سال 53 بوده ایم (72% رشد). اما پس از آن کاهش چشمگیری در رشد اقتصادی کشور اتفاق افتاده بطوریکه در سال 57 (انقلاب) به 3/3- رسیدهایم. در سال 58 مجدداً نرخ GDP به 19.3%رسیده اما در سال 59 بدلیل شروع جنگ تحمیلی به3.8%رسیده است. در سالهای60 و 61 افزایش یافته (31.8% در سال61) و پس از آن تا سال 65 روند نزولی پرشیبی را طی کرده و به 1.3%رسید. در پایان جنگ تحمیلی (سال 67) به 13.7%رسید. پس از آن روند صعودی را تا سال70 (برنامه اول توسعه) (41.1%) طی کرده و پس از افت در سال 71، در سال 72 به 51.9% رسید. در برنامه دوم (78-74) و سوم توسعه (83-79) با نوسانات زیادی همراه بوده است. در دوران ریاست جمهوری آقای احمدینژاد نیز شاهد نوسانات زیادی در رشد تولید ناخالص داخلی کشور بودهایم بطوریکه بیشترین رشدمان در این دوران 31.7% در سال90 و کمترین آن 4% (سال 88 دومین دوره انتخابات) اتفاق افتاده است. در سال 91 با شروع تحریمها نرخ رشد کاهشیافته و به 13.5%رسید. (نمودار 1)
ماخذ: اطلاعات خام از حسابهای ملی سالانه بانک مرکزی
درصد رشد تولید ناخالص داخلی کشور طی سالهای 2013- 2000 بر اساس آمار بانک جهانی در مقایسه با کشور همسایه ترکیه و نیز در مقایسه با کشورهای منطقه مدیترانه شرقی و کشورهای با درآمد متوسط به بالا، نشاندهنده افت رشد اقتصادی کشور به ویژه طی سالهای 2011 به بعد است (نمودارهای2 و 3).
ماخذ: اطلاعات خام از سایت WDI (بانک جهانی)
با توجه به نمودار بالا، رشد GDP سالانه کشور در سال 2013 منفی (5.8-%) بوده که در مقایسه با متوسط رشد کشورهای منطقه مدیترانه شرقی (0.5-%)، متوسط جهانی (2.4%)، کشورهای با درآمد متوسط به بالا (5.5%) و حتی کشورهای همسایه مانند ترکیه ( 4.1%) ، پاکستان (3.9%) بسیار پایینتر است. در حالی که طی سالهای 2011-2000 رشد سالانه GDP کشور (5.4%) بالاتر از متوسط جهان و کشورهای همسایه بوده و تنها پایینتر از کشورهای با درآمد متوسط به بالا (6.5%) بوده است.
ماخذ: اطلاعات خام از سایت WDI (بانک جهانی)
همچنین روند رشد تولید ناخالص داخلی کشور (رشد اقتصادی) به قیمت ثابت (سال83) بر اساس گزارش بانک مرکزی و مرکز آمار ایران نشاندهنده رشد منفی کشور است(جدول1).
سال |
1386 |
1387 |
1388 |
1389 |
1390 |
1391 |
1392 |
پیش بینی 93 (2014)* |
پیش بینی 94 (2015)* |
رشد اقتصادی (درصد) |
7.9 |
0.4 |
1.3 |
6.5 |
4.3 |
6.8- |
1.9- |
1.5 |
2.2 |
Source: world Economic Outlook Database, October 2014.*
بنابراین همانطورکه ملاحظه میشود رشد سالانه تولید ناخالص داخلی کشور با شروع تحریمها در سالهای اخیر با افت شدیدی روبرو گردیده است. اما ممکن است در سالهای آتی اندکی افزایش یابد.
2-1. نرخ تورم
درصد تورم سالانه از سال 68 (اولین سال اجرای برنامه اول توسعه) تا 92 نشان داده شده است. همان طورکه مشاهده میشود، نرخ تورم در این سالها با نوسان زیادی همراه بوده است. اما دو جهش بزرگ تورمی را طی این سالها پشت سر گذاشتهایم. یکی مربوط به سالهای73 (35.2%) و 74 (49.4%) بوده و دیگری را در سالهای 91 (30.5%) و 92 (34.7%) شاهده بودهایم. در سال93 تا پایان مهر نرخ تورم کاهشیافته و به 19.1%رسیده است. از دلایل عمده افزایش سطح تورم طی سالهای اخیر نوسانات بازار ارز و سکه و هدفمندسازی یارانهها، افزایش نقدینگی و رکود در بخش تولید کشور و محدودیتهای بینالمللی ناشی از تحریمهای اقتصادی است(چشمانداز اقتصاد ایران، موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، 1393).
ماخذ: اطلاعات خام از سایت بانک مرکزی
بررسی تورم برخی کشورها در سال 2012 نیز نشان میدهد، کشورهای منطقه اروپا، ژاپن، چین، مالزی، امارات و عربستان دارای تورم پایین زیر3%، کشورهای مشترک المنافع، ترکیه، روسیه، عراق، هند و ویتنام دارای تورم متوسط زیر 10% بوده و ایران، ونزوئلا، سودان، اتیوپی و بلاروس تورم بالای 20% را تجربه کردند. میزان تورم کشورهای مذکور در جدول 2 نشان داده شده است.
در سایت بانک جهانی نرخ تورم کشور در سال 2013، 39.3% اعلام شده است. طبق پیشبینی صندوق بینالمللی پول، نرخ تورم در سالهای 2014 و 2015 به ترتیب 19.8% و 20% خواهد بود. (IMF,World economic outlook, 2014).
کشورهای با تورم بالا |
کشورهای با تورم متوسط |
کشورهای با تورم پایین |
|||
تورم (درصد) |
کشور |
تورم (درصد) |
کشور |
تورم (درصد) |
کشور |
2/59 |
بلاروس |
9/8 |
ترکیه |
5/2 |
ک. منطقه یورو |
1/21 |
ونزوئلا |
5/6 |
ک مشترک المنافع ( CIS) |
صفر |
ژاپن |
6/30 |
ایران |
1/6 |
عراق |
6/2 |
چین |
8/22 |
اتیوپی |
4/8 |
روسیه |
7/1 |
مالزی |
1/45 |
سودان |
3/9 |
هند |
7/0 |
امارات |
5/35 |
سودان جنوبی |
1/9 |
ویتنام |
9/2 |
عربستان |
مأخذ: WDI، آوریل 2013
3-1. نرخ بیکاری
بررسی نرخ بیکاری طی سالهای 76 تا 93، نشان میدهد، نرخ بیکاری طی سالهای متمادی دستخوش نوسان زیادی بوده است. بیشترین نرخ بیکاری مربوط به سال 80 بوده (14.3%) یعنی دومین سال برنامه سوم توسعه (دور دوم ریاست جمهوری آقای خاتمی) و کمترین نرخ آن مربوط به سال83 (10.3%) یعنی برنامه سوم توسعه و همان دوران بوده است. این رقم برای سالهای92-88 به ترتیب11.9، 13.5،12.3، 12.2و 10.4% بوده و در تابستان93 به 9.5%رسیده است. طبق پیشبینی صندوق بینالمللی پول، نرخ بیکاری در سالهای 2014 و 2015 به ترتیب 11.6% و 12.2%خواهد بود(IMF,Worldeconomicoutlook, 2014).
بررسی میزان اشتغال در بخشهای عمده فعالیت نشان میدهد، بیشترین درصد شاغلان در بخش خدمات و کمترین درصد در بخش کشاورزی مشغول به کار بودهاند، بطوریکه سهم شاغلان 10 ساله و بیشتر در خدمات 48%، در صنعت 34.5% و در کشاورزی 17.5% بوده است. کارشناسان اقتصادی رشد بالای جمعیت در گذشته، پایینبودن رشد اقتصادی، عدمتوجه به طرحهای کارآفرین، عملکرد نامطلوب نظام آموزشی در تربیت نیروهای ماهر، طرح ناموفق خصوصیسازی و وجود قوانین دست و پاگیر فعالیتهای اقتصادی و ضعف ساختار بازار کار را هفت عامل اساسی نرخ بالای بیکاری در ایران دانستهاند. نمودار 5 نرخ بیکاری را طی سالهای 76 تا تابستان 93 نشان میدهد.
ماخذ: اطلاعات خام از سایت مرکز آمار ایران
ماخذ: اطلاعات خام از سایت مرکز آمار ایران
تغییرات نرخ بیکاری بر حسب مناطق شهری و روستایی طی سالهای 76 تا 92 نیز نشان میدهد که به جز سال 76، در بقیه سالها نرخ بیکاری در مناطق روستایی همواره پایینتر از مناطق شهری بوده است (نمودار 6). کاهش نرخ بیکاری و تک رقمیشدن آن در سال 93 میتواند تا حدودی امیدوارکننده باشد.
4-1. نرخ ارز
تغییرات نرخ ارز کشور در سالهای 93-71، نشان میدهد نرخ ارز در کشور دستخوش نوسانات زیادی بوده است بطوریکه طی دوره 10ساله 71 تا 80 نرخ ارز، تقریباً ثابت بوده و از 1459ریال در سال 71 به 1755ریال در سال80 رسیده است (دومین سال برنامه سوم توسعه) یعنی طی10سال حدود 17% افزایش یافته است. اما در سال 81 با جهش بزرگی روبرو بوده و نرخ رسمی دلار 7958 ریال رسید (78% رشد) و پس از آن تا سال 90 با روند تقریباً ثابتی (4-1%سالانه) افزایش یافته است (سال90،10971 ریال) اما در سال 91 با تقریباً 12% رشد به 12260ریال رسید. در سال92شاهد جهش بسیار بزرگ 42.5 درصدی در نرخ ارز (دلار)کشور بوده ایم (21321ریال) که همچنان در سال 93 نیز با شیب کمتری در حال افزایش است (18.5%در9 ماهه اول سال93). نمودار7 تغییرات نرخ دلار را طی سالهای 93-71 به وضوح نشان میدهد.
ماخذ: اطلاعات خام از سایت بانک مرکزی
5-1. رابطه درآمد دولت و درآمد نفتی
همان طورکه گفته شد، یکی از مهمترین حوزههای خطرپذیر در اقتصاد ایران، وابستگی اقتصاد کشور به نفت است. درآمد نفتی در اقتصاد ایران دو کارکرد دارد:
الف- تأمینکننده بخش عمده درآمد دولت است. ب- تأمینکننده بخش عمده ارز مورد نیاز واردات کشور است.
ترکیب درآمد دولت در بودجه عمومی را در کشورهای مختلف و متوسط کشورهای جهان در سال 2011 نشان میدهد که درآمدهای ناشی از مالکیتهای دولتی از جمله نفت در ایران 65% درآمد دولت را تشکیل میدهد که بیشترین میزان در میان کشورهای مورد بررسی است. درحالیکه این درآمد در کشورهای جهان بطور متوسط 22.4% درآمد دولت است. در کشورهای جهان بطور متوسط بیشترین درآمد دولت از محل مالیات بر مصرف کالاها و خدمات و مالیاتهای مستقیم تامین میشود (مجموعاً 72.4%) ولی در ایران این رقم به 27.5% میرسد (WDI, 2011).
در سالهای اخیر مالیات بر ارزش افزوده (مالیات بر مصرف) در منابع عمومی بودجه نسبت به سال 2011 بالا رفته است ولی هنوز به سهم قابل قبولی نرسیده است (مالیات بر مصرف+مالیات بر واردات از 11.2% به 15.92% رسیده است) و همچنان بیش از 37% درآمد دولت در سال 93 از محل فروش نفت تامین میگردد (جدول 3).
منابع عمومی بودجه |
مالیاتهای مستقیم |
مالیاتهای غیرمستقیم ( مالیات بر مصرف و واردات) |
مالکیتهای دولتی (درصد) |
||
نفت |
فروش داراییهای دولت |
سایر درآمدهای دولت |
|||
درصد |
33/17 |
92/15 |
80/37 |
70/14 |
25/14 |
جمع |
33/17 |
92/15 |
75/66 |
ماخذ: اطلاعات از قانون بودجه سال 93
توزیع درآمد نفت خام و گاز در سال 93 بر اساس قانون بودجه نیز نشان میدهد که 52.5% درآمد نفت خام و گاز به بودجه دولت اختصاص مییابد که باز هم نشاندهنده وابستگی شدید بودجه کشور و اقتصاد ایران به درآمدهای نفتی است (جدول 4).
بخشهای مختلف |
میلیارد دلار |
درصد |
سهم دولت در بودجه |
03/27 |
5/52 |
سهم صندوق توسعه ملی |
93/14 |
29 |
سهم شرکت ملی نفت |
48/7 |
5/14 |
سهم مناطق نفت خیز و محروم |
03/1 |
2 |
بازپرداخت عیدانه |
03/1 |
2 |
ماخذ: اطلاعات از قانون بودجه سال 93
با وجود وابستگی شدید اقتصاد کشور به درآمدهای نفتی، همان طورکه جدول 5 نشان میدهد در دوره 2013- 2009، در میان کشورهای عضو اوپک، تولید نفت ایران بیش از یک میلیون بشکه در روز کاهش یافته که ناشی از تشدید تحریمها است. از این مقدار تولید، در این دوره ایران حدود یک میلیون بشکه را صادر نموده و بقیه تولید صرف مصرف داخلی شده است.
12/2013 (میانگین تغییر) |
2013 |
سه ماهه چهارم 2013 |
سه ماهه سوم 2013 |
سه ماهه دوم 2013 |
سه ماهه اول 2013 |
2012 |
2011 |
2010 |
2009 |
|
51- |
1159 |
1144 |
1155 |
1168 |
1169 |
1210 |
1240 |
1250 |
1268 |
الجزایر |
1- |
1737 |
1714 |
1720 |
1758 |
1757 |
1738 |
1667 |
1786 |
1783 |
آنگولا |
17 |
515 |
527 |
520 |
511 |
502 |
499 |
490 |
475 |
477 |
اکوادور |
281- |
2693 |
2705 |
2678 |
2678 |
2709 |
2973 |
3628 |
3706 |
3725 |
ایران |
58 |
3037 |
3019 |
2998 |
3101 |
3031 |
2979 |
2665 |
2401 |
2422 |
عراق |
28 |
2822 |
2821 |
2842 |
2839 |
2784 |
2793 |
2538 |
2297 |
2263 |
کویت |
465- |
928 |
332 |
653 |
1342 |
1399 |
1393 |
462 |
1559 |
1557 |
لیبی |
161- |
1912 |
1870 |
1906 |
1889 |
1983 |
2073 |
2111 |
2061 |
1812 |
نیجریه |
21- |
732 |
731 |
731 |
729 |
736 |
753 |
794 |
791 |
770 |
قطر |
153- |
9584 |
9721 |
10024 |
9480 |
9099 |
9737 |
9296 |
8254 |
8054 |
عربستان |
117- |
2741 |
2743 |
2780 |
2737 |
2703 |
2624 |
2516 |
2304 |
2256 |
امارات متحده عربی |
3- |
2356 |
2359 |
2361 |
2355 |
2349 |
2359 |
2380 |
2338 |
2394 |
ونزوئلا |
917- |
30214 |
29687 |
30368 |
30587 |
30220 |
31132 |
29788 |
29222 |
28780 |
کل اوپک |
Source: annual report 2013, organization of the petroleum exporting countries. Hasan A.Hafidh Hamid, Austria
درصد رشد درآمدهای نفتی ایران طی سالهای 68 تا 91 نیز نوسانات زیادی را نشان میدهد. در سال 72 شاهد بیشترین رشد درآمد نفتی کشور (263.8%) بوده و در سال77، کمترین رشد درآمد نفتی(30.7-%) را تجربه کردهایم. همچنین در سال 91 مجدداً رشد درآمدهای نفتی بدلیل آغاز تحریمها منفی گردیده و به 25.5- % رسیده است (در سال90 با رشد 64.2% روبرو بودهایم). یعنی با توجه به جدول بالا در سال 91 (2012 میلادی) با کاهش تولید 655000 بشکه نفت خام به رشد منفی 5/25درصدی رسیدهایم که مطمئناً در سال 92 با کاهش 280000 بشکه نفت خام دیگر این رشد منفی ادامه پیدا میکند.
مأخذ: دکتر آقامحمدی، همایش اقتصاد مقاومتی، سیاستهای پولی مالی و ارزی، دانشکده اقتصاد علامه طباطبایی، اسفند1391 و گزارش موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی آذر 93
6-1. رابطه ارز نفتی و واردات
نفت منبع تامینکننده ارز کشور برای واردات است. نوسانات درآمد ارزی نفت طی سالهای 91-52 کاهش ارزش دلاری صادرات نفتی ایران را در سال 91 نشان میدهد(نمودار9).
ماخذ: اطلاعات خام از گزارشهای بانک مرکزی
2. چالشهای تراز بازرگانی بدون نفت
بر اثر کاهش درآمدهای نفتی در سالهای اخیر هم بدلیل کاهش مقدار صادرات و هم کاهش قیمت نفت، تراز بازرگانی کشور بدون احتساب صادرات نفت و میعانات گازی در مجموع با کسری بیشتری مواجه شده است. بطور مثال در سال 93، تخمین زده میشود تراز بازرگانی بدون نفت با حدود 26 میلیارد دلار کسری مواجه خواهد شد. در سالهای گذشته همواره درآمد ارزی ناشی از صادرات نفت بوده که به تامین نیاز واردات کمک میکرده است. برای کاهش آسیبپذیری درآمد ارزی کشور بایستی به مرور وابستگی به درآمد نفت کاسته شود.
بنابراین در یک جمعبندی کلی میتوان گفت اقتصاد ایران طی سالهای اخیر دستخوش تغییرات زیادی در زمینه تورم، بیکاری، تولید ناخالص داخلی، نرخ ارز و درآمد نفتی بوده است. از سال91 تا 93 نرخ ارز روند صعودی با شیب تندی را طی کرده بطوری که از 12% در سال91به 42.5% در سال92 و 18.5% در 9 ماهه اول سال93رسیده است. طی سالهای91 و92، نرخ تورم نیز افزایش چشمگیری یافته است (بالای 30%). همچنین تولید ناخالص داخلی و درآمدهای نفتی پس از رشد در سال90، با شروع تحریمها در سال91، کاهش شدیدی یافته و حتی درآمدهای نفتی رشد منفی بالایی داشته است. تنها نرخ بیکاری روند مطلوب رو به کاهشی را طی کرده است.
در نهایت آنچه در اقتصاد ایران در سالهای اخیر مشاهده میگردد، بسیار نگرانکننده بوده و حاکی از وابستگی شدید تولید ناخالص داخلی کشور به درآمدهای نفتی و نرخ ارز است (با کاهش درآمدهای نفتی و افزایش نرخ ارز، تولید ناخالص داخلی کاهش قابل ملاحظهای یافته است). با توجه به چالشهای فراوان متغیرهای اقتصادی مورد بررسی، باید بدنبال راهکارهایی جهت رفع آنها باشیم.
3. چشمانداز جهانی نفت
مشکلات استفاده از نفت در اقتصاد ایران صرفاً مربوط به دورههای کاهش درآمد نفتی نیست بلکه در دورههای وفور درآمد نفتی نیز این مشکل وجود دارد. در دورههای کمبود درآمدهای نفتی، دولت برای تامین کسری بودجه مبادرت به استقراض از بانک مرکزی و یا افزایش قیمت ارز مینماید و زمینهساز تورم بالا میشود. در مواقعی که درآمد نفتی بالاست، همین نتیجه به شکل دیگری ظهور میکند و آن تبدیل بیرویه ارز نفتی به پول ملی و افزایش پایه پولی و در نتیجه دامنزدن به تورم است. در دوره وفور درآمد نفتی، پدیده دیگری که در اقتصاد ایران رخ می نماید، تولیدزدایی و یا همان بیماری هلندی است. به عبارت دیگر در این دوره، دولت با دسترسی به درآمدهای آسان نفتی، مبادرت به افزایش واردات میکند تا سطح فزاینده قیمتها را کنترل کند اما غافل از اینکه افزایش واردات به ویژه واردات کالا و خدمات ارزان قیمت رقابتپذیری تولیدات داخل را دچار اختلال میکند. بنگاههای اقتصادی در این شرایط ترجیح میدهند، مواد اولیه و کالاهای واسطهای خود را از خارج وارد کنند، چرا که ارزانتر از داخل است. بدین ترتیب با افزایش درآمد نفتی، سهم خالص تولید کاهش و سهم تولید مونتاژ افزایش مییابد و لذا ظرفیت اشتغال زایی نیز کاهش مییابد.
بنابراین همان طورکه گفته شد با توجه به تزریق پول نفت به بودجه کشور، به ویژه بودجه جاری و همچنین فروش ارز توسط دولت برای تامین واردات صنایع مونتاژ، زمینه بیماری هلندی در کشور فراهم میگردد و ضمن وابستهکردن صنایع کشور به واردات کالاهای واسطهای، تولید داخلی تضعیف میشود. پس باید بدنبال راهکارهایی باشیم که به جای فروش نفت خام، نفت تولیدی جذب صنایع داخلی شود. به همین دلیل مطالعه چشمانداز جهانی نفت ضرورت دارد تا ببینیم امکان جذب نفت برای تولید داخلی در کجای اقتصاد کشور وجود دارد.
چشمانداز عرضه جهانی انرژی در جهان تا سال 2040 نشان میدهد که سهم نفت در سبد انرژی جهان کمرنگتر شده و به همان نسبت سهم گاز افزایش خواهد یافت. در حالیکه سهم ذغال سنگ، منابع آبی و زیست تودهها کاهش و سهم انرژی هستهای و سایر منابع تجدیدپذیر افزایش خواهد یافت (جدول 6). همچنین تقاضای نفت تا سال 2040 در کشورهایOECD[1] کاهش یافته اما در کشورهای درحال توسعه (از جمله ایران)، Eurasia[2] و نیز در کل جهان افزایش مییابد (جدول 7).
انواع انرژی |
سطوح ( میلیون بشکه نفت/ روز) |
رشد (% سالانه) |
سهم سوخت (%) |
||||||
2010 |
2020 |
2035 |
2040 |
2040-2010 |
2010 |
2020 |
2035 |
2040 |
|
نفت |
8/81 |
8/88 |
4/95 |
6/99 |
7/0 |
9/31 |
6/29 |
2/27 |
3/24 |
ذغال سنگ |
4/72 |
4/87 |
0/100 |
2/111 |
4/1 |
2/28 |
1/29 |
4/28 |
1/27 |
گاز |
2/55 |
4/69 |
6/87 |
9/110 |
4/2 |
5/21 |
1/23 |
0/25 |
0/27 |
هسته ای |
4/14 |
9/13 |
4/17 |
2/23 |
6/1 |
6/5 |
6/4 |
0/5 |
7/5 |
انرژیهای آبی |
9/5 |
4/7 |
8/8 |
0/10 |
8/1 |
3/2 |
5/2 |
5/2 |
4/2 |
زیست تودهها (biomass) |
9/24 |
2/29 |
9/33 |
6/38 |
5/1 |
7/9 |
7/9 |
7/9 |
4/9 |
سایر انرژیهای تجدیدپذیر |
8/1 |
4/2 |
3/8 |
6/16 |
7/7 |
7/0 |
4/1 |
4/2 |
0/4 |
کل |
4/256 |
3/300 |
4/351 |
2/410 |
6/1 |
0/100 |
0/100 |
0/100 |
100.0 |
Source: world Oil Outlook, 2014- Organization of the Petroleum Exporting Countries
مناطق |
2013 |
2015 |
2020 |
2025 |
2030 |
2035 |
2040 |
OECD |
9/45 |
8/45 |
0/45 |
8/43 |
0/42 |
0/40 |
2/38 |
کشورهای در حال توسعه |
0/39 |
2/41 |
5/46 |
9/51 |
1/57 |
2/42 |
0/67 |
Eurasia |
1/5 |
2/5 |
5/5 |
6/5 |
7/5 |
8/5 |
9/5 |
متوسط جهان |
0/90 |
3/92 |
9/96 |
3/101 |
8/104 |
0/108 |
1/111 |
Source: world Oil Outlook, 2014- Organization of the Petroleum Exporting Countries
در سالهای اخیر هزینههای سرمایهگذاری بالادستی نفت و نیز هزینههای بهرهبرداری از تاسیسات نفتی متناسب با افزایش قیمت جهانی نفت افزایش یافته است. اما هزینههای سرمایهگذاری همواره بالاتر از هزینههای بهره برداری بوده است (نمودار10).
Source: world Oil Outlook, 2014- Organization of the Petroleum Exporting Countries
پیشبینیهای جهانی GDP حقیقی مناطق مختلف جهان در سال 2040 نشان میدهد که هند و چین جایگاه مهمی در اقتصاد جهانی در آینده خواهند داشت. در حالی که در حال حاضر (2013) کشورهای OECD چنین جایگاهی را دارند. کشورهای عضو اوپک از جمله ایران در حال حاضرGDP بالایی نداشته و در 2040 نیز وضعیتی تقریباً مانند سال 2013 خواهند داشت ( نمودار 11). باید ببینیم رشد GDP در مناطق مختلف دنیا ناشی از چیست.
Source: world Oil Outlook, 2014-Organization of the Petroleum Exporting Countries
مطالعات اوپک نشان میدهد تقاضای گاز طی دهههای گذشته در کشورهای در حال توسعه (از جمله ایران) و OECD افزایش چشمگیری داشته، در حالی که در کشورهای Eurasia کاهش یافته است. همچنین ایران سومین کشور مصرفکننده، سومین کشور تولیدکننده گاز طبیعی در دنیا، دومین کشور دارای ذخایر گاز طبیعی در جهان تا سال 2013 و نیز دومین کشور دارای پتانسیل تولید گاز طبیعی در جهان (منابع گاز طبیعی کشف نشده و قابل بازیافت از نظر فنی) است(نمودارهای16-12). اما ایران جزء کشورهای دارای پتانسیل تولید گاز شیل و نفت شیل نیست.
Source: world Oil Outlook, 2014 - Organization of the Petroleum Exporting Countries
Source: BP Statistical review of world energy .2014
Source: BP Statistical review of world energy .2014
Source: OPEC ASB, 2014
Source: USGS World Petroleum Assessment, 2012
تخمین تقاضای گاز در جهان تا سال 2040 نشان میدهد، تقاضای گاز در کشورهای در حال توسعه رشد چشمگیری خواهد یافت اما در کشورهای OECD و Eurasia تقریباً ثابت خواهد ماند (نمودار 17).
Source: world Oil Outlook, 2014- Organization of the Petroleum Exporting Countries
پیشبینی رشد تقاضای نفت نیز تا سال 2040 نشان میدهد که در دهههای آینده رشد تقاضای نفت تا 71% در کشورهای در حال توسعه در آسیا متمرکز است که بیشترین آن مربوط به هند و سایر کشورهای آسیایی و سپس چین است. در بین کشورهای OECD و Eurasia، کشورهای آمریکایی تقاضای بیشتری نسبت به کشورهای اروپایی و حاشیه اقیانوس آرام خواهند داشت (نمودار 18).
71% رشد تقاضای نفت در کشورهای در حالت توسعه آسیایی |
تقاضای نفت OECD در سال 2005 به حداکثر رسید |
Source: world Oil Outlook, 2014- Organization of the Petroleum Exporting Countries
پیشبینی تقاضای نفت تا سال 2040 در کشورهای OECD و غیر OECD نیز نشان میدهد تقاضای نفت در کشورهای OECD کاهش و در کشورهای غیرOECD افزایش قابل ملاحظهای خواهد یافت (نمودار 19).
همچنین پیشبینی رشد جهانی تقاضای نفت برحسب بخشهای اقتصادی تا سال 2040 نشان میدهد، تقاضای نفت در بخش حمل و نقل بیشترین میزان خواهد بود و پس از آن بخشهای پتروشیمی، مصارف خانگی- تجاری و کشاورزی و صنایع دریایی قرار دارند و تقاضای نفت در تولید برق همچنان منفی است اما نسبت به دوره2010-1980، افزایش قابل ملاحظهای مییابد. درخصوص سایر صنایع طی دوره 2010- 1980، تقاضای نفت منفی بوده اما طی سالهای2040-2010، افزایش قابل چشمگیری یافته و مثبت میگردد (نمودار20).
Source: world Oil Outlook, 2014- Organization of the Petroleum Exporting Countries
تولیدبرق |
خانگی/تجاری/کشاورزی |
خانگی/تجاری/کشاورزی |
پتروشیمی |
Source: world Oil Outlook, 2014- Organization of the Petroleum Exporting Countries
چشمانداز رشد جهانی تقاضای نفت بر حسب بخشهای اقتصادی در کشورهای OECD، تاریک است. بطوریکه در دوره 2040-2010، رشد تقاضای نفت در بخش حمل و نقل بسیار منفی شده و کاهش چشمگیری مییابد. این رشد منفی در بخش مصارف خانگی و تجاری، سایر صنایع و تولید برق نیز دیده میشود. تنها در صنایع پتروشیمی و دریایی، تقاضای نفت مثبت خواهد بود که البته قابل مقایسه با تقاضای جهانی نفت در این بخشها نیست (نمودار21).
معدن |
Source: world Oil Outlook, 2014- Organization of the Petroleum Exporting Countries
در حالیکه نمودار 22 نشان میدهد چشمانداز رشد تقاضای جهانی نفت بر حسب بخشهای اقتصادی کشورهای در حال توسعه بسیار مثبت است. بخش حمل و نقل بیشترین تقاضا و بخش تولید برق کمترین تقاضا (تقاضای منفی) را خواهند داشت. در حالیکه در دوره 2010- 1980، تقاضای نفت جهت تولید برق مثبت بوده است. پس از بخش حمل و نقل بخش مصارف خانگی- صنعتی و کشاورزی، صنایع پتروشیمی و صنایع دریایی بیشترین تقاضای نفت را تا سال 2040 در کشورهای در حال توسعه خواهند داشت.
Source: world Oil Outlook, 2014- Organization of the Petroleum Exporting Countries
نمودارهای 23 نشان میدهد بیشترین درصد تقاضا برای نفت در جهان تا سال 2040 به ترتیب در بخشهای حمل و نقل (63%)، صنعت (23%)، واحدهای مسکونی/تجاری/ کشاورزی (10%) و تولید برق (4%) خواهد بود که این میزان تقاضا در بخش حمل و نقل و صنعت نسبت به سال 2011 افزایش و در بخش تولید برق 2% کاهش یافته است. اما در بخش مصارف خانگی/ تجاری و کشاورزی ثابت مانده است.
Source: OECD/ IEA Energy balances of OECD/ Non OECD Countries 2013, OPEC Secretariat
بیشترین درصد تقاضا برای نفت در کشورهای در حال توسعه تا سال 2040 به ترتیب در بخشهای حمل و نقل (65%)، صنعت (19%)، واحدهای مسکونی/تجاری/ کشاورزی (10%) و تولید برق (5%) خواهد بود. که در این میان تقاضای نفت در بخشهای حمل و نقل و تولید برق در کشورهای در حال توسعه اندکی بالاتر از درصد تقاضای جهانی و در بخش صنعت، پایینتر از درصد تقاضای جهانی است. در بخش مصارف خانگی/ تجاری و کشاورزی مانند درصد تقاضای جهانی نفت در این بخش است (نمودار 24).
Source: OECD/ IEA Energy balances of OECD/ Non OECD Countries 2013, OPEC Secretariat
3-1. بخش حمل و نقل
حال ببینیم با توجه به اینکه آینده رشد تقاضای نفت در بخش حمل و نقل است، وضعیت حمل و نقل در جهان چگونه است. جدول 8، وضعیت توزیع خودروهای شخصی را در کشورهای مختلف در سال 2011 نشان میدهد. میانگین جهانی تعداد خودرو به ازای هر هزار نفر جمعیت 136 خودرو است که در کشورهای Eurasia، 216 خودرو، در کشورهای در حال توسعه 49 خودرو و در کشورهای اوپک 81 به ازای هر هزار نفر جمعیت است. در میان کشورهای مورد بررسی قطر با 368 خودرو و امارات و بلغارستان با 362 خودرو به ازای هر 1000 نفر، بیشترین میزان و نیجریه با 34 و عراق با 25 خودرو به ازای هر 1000 نفر کمترین میزان خودرو را نسبت به جمعیت کشور دارند. ایران با 12 میلیون خودرو و 76 میلیون نفر جمعیت بطور متوسط 162 خودرو به ازای هر 1000 نفر را داراست که بسیار بالاتر از اوپک، کشورهای در حال توسعه و حتی بالاتر از میانگین جهانی است.
منطقه/ کشور |
جمعیت (میلیون نفر) |
خودرو (میلیون) |
سرانه خودرو به/ 1000 نفر |
منطقه/ کشور |
جمعیت (میلیون نفر) |
خودرو (میلیون) |
سرانه خودرو / 1000 نفر |
OECD آمریکا |
477 |
268 |
561 |
OECD آسیایی اقیانوسیه |
212 |
91 |
427 |
کانادا |
34 |
20 |
596 |
استرالیا |
23 |
12 |
551 |
شیلی |
17 |
2 |
137 |
ژاپن |
127 |
58 |
460 |
مکزیک |
109 |
22 |
205 |
نیوزیلند |
4 |
3 |
595 |
آمریکا |
311 |
222 |
714 |
کره جنوبی |
48 |
14 |
292 |
OECD اروپایی |
552 |
248 |
449 |
OECD |
1240 |
606 |
489 |
اتریش |
8 |
5 |
537 |
آمریکای لاتین |
418 |
70 |
169 |
بلژیک |
11 |
5 |
504 |
آرژانتین |
41 |
14 |
336 |
فرانسه |
63 |
32 |
500 |
برزیل |
197 |
40 |
204 |
آلمان |
82 |
43 |
532 |
کلمبیا |
47 |
3 |
57 |
یونان |
11 |
5 |
457 |
پرو |
29 |
1 |
39 |
مجارستان |
10 |
3 |
298 |
اروگوئه |
3 |
1 |
194 |
ایتالیا |
61 |
37 |
603 |
مدیترانه شرقی و آفریقا |
857 |
23 |
27 |
لوکزامبورگ |
1 |
0.3 |
665 |
مصر |
83 |
3 |
39 |
هلند |
17 |
8 |
471 |
اتیوپی |
85 |
0.1 |
1 |
لهستان |
38 |
18 |
473 |
غنا |
25 |
0.4 |
18 |
پرتغال |
11 |
5 |
440 |
اردن |
6 |
1 |
127 |
اسپانیا |
46 |
22 |
479 |
کنیا |
42 |
1 |
14 |
ترکیه |
74 |
8 |
110 |
مغرب |
32 |
2 |
65 |
انگلیس |
62 |
28 |
456 |
در حال توسعه |
5358 |
261 |
49 |
اوپک |
416 |
36 |
81 |
روسیه |
143 |
37 |
261 |
الجزیره |
37 |
3 |
78 |
سایر کشورهای Eurasia |
198 |
36 |
184 |
آنگولا |
18 |
1 |
53 |
بلاروس |
10 |
3 |
288 |
اکوادور |
14 |
1 |
51 |
بلغارستان |
7 |
3 |
362 |
ایران |
76 |
12 |
162 |
قزاقستان |
16 |
4 |
219 |
عراق |
33 |
1 |
25 |
رومانی |
21 |
4 |
202 |
کویت |
4 |
1 |
342 |
اوکراین |
45 |
7 |
153 |
لیبی |
6 |
1 |
224 |
Eurasia |
342 |
74 |
216 |
نیجریه |
163 |
6 |
34 |
|
|||
قطر |
2 |
1 |
368 |
||||
عربستان |
28 |
4 |
150 |
||||
امارات |
5 |
2 |
362 |
||||
ونزوئلا |
29 |
4 |
129 |
||||
جهان |
6939 |
940 |
136 |
Source: world Oil Outlook, 2014- Organization of the Petroleum Exporting Countries
همچنین بررسی آمار خودرو طی سالهای 2011- 2000 در میان 10 کشور چین، روسیه، برزیل، مکزیک، ایران، هند، آرژانتین، لهستان، کره جنوبی و اندونزی، نشان میدهد که ایران مقام پنجم را داراست. چین (بیش از 60 میلیون خودرو)، روسیه و برزیل (نزدیک به 20 میلیون) و مکزیک مقامهای اول تا چهارم را از نظر تعداد خودرو دارا میباشند (نمودار 25).
جدول 9 توزیع خودروهای شخصی را در مناطق مختلف دنیا در سال 2011 نشان میدهد. همان طور که مشاهده میشود کشورهای OECD با 700-400 خودرو به ازای هر 1000 نفر جمعیت، بالاترین میزان خودرو را دارند و پس از آن کشورهای Eurasia ( با 400-200 خودرو به ازای هر 1000 نفر) و کشورهای در حال توسعه ( زیر 200 خودرو به ازای هر 1000 نفر) قرار دارند. در سایر کشورها به ازای هر 50 نفر 1 خودرو وجود دارد.
مناطق |
تعداد خودرو (به ازای هر 1000 نفر) |
تراکم جمعیتی (میلیون نفر) |
OECD |
700- 400 |
7000- 4000 |
Eurasia |
400- 200 |
4000- 2300 |
کشورهای در حال توسعه |
200- 50 |
2300- 500 |
کشورهایی که کمتر از 1 خودرو به ازای هر 50 نفر دارند ( 2.5 بیلیون نفر از جمعیت جهان) |
کمتر از 20 |
500- 0 |
Source: world Oil Outlook,2014- Organization of the Petroleum Exporting Countries
در نمودار 26، تعداد خودرو بر حسب نوع سوخت در جهان تا سال 2040 پیشبینی شده است. همان طور که مشاهده میشود، سوخت خودروها در آینده به سمت گاز مایع، گاز طبیعی و سوختهای هیبرید برقی شارژی (plug- in hybrid electric) میرود و این نوع خودروها افزایش مییابند در حالیکه مصرف سوختهای بنزینی افزایش کمی یافته و سوختهای دیزلی تا حدودی ثابت باقی میماند. اما باز هم بخش اعظم سوخت مربوط به بنزین و گازوئیل است.
Source: world Oil Outlook, 2014- Organization of the Petroleum Exporting Countries
3-2. بخش صنعت و پتروشیمی
وضعیت بخش صنعت و پتروشیمی بعنوان دومین متقاضی نفت در آینده، جالب توجه است. در سالهای اخیر افزایش کاربرد نفت در صنایع پتروشیمی در کشورهای حال توسعه چشمگیر بوده است. در حالیکه در کشورهای OECD و Eurasia چندان قابل توجه نبوده است (نمودار 27).
Source: OECD/ IEA Energy balanced of OECD/ None OECD Countries, 2013
3-3. سایر صنایع
طی سالهای 2011- 1990 کاربرد نفت در سایر صنایع در کشورهای در حال توسعه رو به افزایش بوده در حالیکه در کشورهای OECD کاهش یافته و در کشورهای Eurasia طی 2000- 1990 کاهش و پس از آن اندکی افزایش یافته است
Source: OECD/ IEA Energy balanced of OECD/ None OECD Countries, 2013
3-4. مصارف خانگی، تجاری و کشاورزی
بررسی کاربرد نفت در واحدهای خانگی/ تجاری و کشاورزی طی سالهای 2011- 1990 نشان میدهد کاربرد نفت در این زمینه در کشورهای در حال توسعه، همواره در حال افزایش است. در کشورهای OECD تا سال 2000 در حال افزایش بوده و پس از آن کاهش یافته است. همچنین در کشورهای Eurasia کاربرد نفت در واحدهای خانگی/ تجاری و کشاورزی تا سال 2000 کاهش یافته و مجدداً تا سال 2011 افزایش یافته است (نمودار 29).
Source: OECD/ IEA Energy balanced of OECD/ None OECD Countries, 2013
چشمانداز تقاضای نفت برای تامین نیازهای خانگی/ تجاری/ کشاورزی تا سال2040 در جهان و نیز در کشورهای در حال توسعه بسیار مثبت است. در کشورهای آمریکای لاتین، شرق مدیترانه/ آفریقا، هند و چین نیز تقاضای نفت در این زمینه در حال افزایش است. اما در تقاضای نفت در واحدهای خانگی/ تجاری/ کشاورزی در کشورهایOECD و Eurasia کاهش مییابد. در کشورهای عضو اوپک، سایر کشورهای آسیایی و روسیه تقاضای نفت در این زمینه از سال 2020 تا 2040 تقریباً ثابت میماند (جدول 10).
مناطق |
سطوح |
رشد |
||||||
2011 |
2015 |
2020 |
2025 |
2030 |
2035 |
2040 |
2040- 2011 |
|
OECD آمریکایی |
1.5 |
1.5 |
1.4 |
1.4 |
1.3 |
1.3 |
1.2 |
0.2- |
OECD اروپایی |
1.6 |
1.6 |
1.5 |
1.4 |
1.4 |
1.3 |
1.2 |
0.4- |
OECD آسیا- اقیانوسیه |
1.0 |
1.0 |
1.0 |
0.9 |
0.9 |
0.9 |
0.8 |
0.1- |
OECD |
4.1 |
4.1 |
3.9 |
3.7 |
3.6 |
3.5 |
3.3 |
0.8- |
آمریکای لاتین |
0.5 |
0.6 |
0.7 |
0.8 |
0.9 |
1.0 |
1.1 |
0.6 |
مدیترانه شرقی و آفریقا |
0.5 |
0.6 |
0.6 |
0.7 |
0.7 |
0.8 |
0.9 |
0.4 |
هند |
0.7 |
0.7 |
0.8 |
1.0 |
1.1 |
1.2 |
1.3 |
0.7 |
چین |
1.6 |
1.6 |
1.8 |
2.1 |
2.4 |
2.7 |
3.1 |
1.5 |
سایر کشورهای آسیایی |
0.6 |
0.6 |
0.7 |
0.7 |
0.7 |
0.7 |
0.7 |
0.1 |
اوپک |
0.5 |
0.6 |
0.7 |
0.7 |
0.7 |
0.7 |
0.7 |
0.2 |
کشورهای در حال توسعه |
4.4 |
4.7 |
5.3 |
5.9 |
6.5 |
7.2 |
7.8 |
3.4 |
روسیه |
0.3 |
0.2 |
0.2 |
0.2 |
0.2 |
0.2 |
0.2 |
0.1- |
سایر کشورهای Eurasia |
0.3 |
0.3 |
0.3 |
0.3 |
0.3 |
0.3 |
0.3 |
0.0 |
Eurasia |
0.6 |
0.6 |
0.5 |
0.5 |
0.5 |
0.5 |
0.4 |
0.1- |
متوسط جهان |
9.0 |
9.4 |
9.7 |
10.1 |
10.6 |
11.1 |
11.6 |
2.5 |
Source: world Oil Outlook, 2014- Organization of the Petroleum Exporting Countries
3-5. بخش تولید برق
کاربرد نفت جهت تولید برق در جهان در سال 2011 نشان میدهد؛ در کشورهای اوپک بیشترین کاربرد را داشته و پس از آن کشورهای آسیایی OECD بیشترین استفاده از نفت را در تولید برق دارند. کمترین کاربرد نفت جهت تولید برق در چین و هند دیده میشود (نمودار30).
Source: OECD/ IEA Energy balanced of OECD/ None OECD Countries, 2013
طی سالهای 2011-1990، کاربرد نفت برای تولید برق در کشورهای در حال توسعه، همواره در حال افزایش بوده است. در حالیکه در کشورهای OECD و نیز Eurasia کاهش قابل ملاحظهای یافته است.
چشمانداز میزان مصرف نفت برای تولید برق تا سال 2040 در جهان نشان میدهد که کاربرد نفت در تولید برق به مرور رشد منفی داشته و این وضعیت در مورد کشورهای OECD و در حال توسعه (از جمله اوپک) و Eurasia نیز دیده میشود. اما در این میان کاربرد نفت در تولید برق در کشورهای در حال توسعه همواره بالاتر از OECD و Eurasia است. در بین کشورهای OECD، کشورهای آمریکایی و در بین کشورهای در حال توسعه، چین در زمینه کاربرد نفت وضعیت ثابتی داشته و رشدشان صفر خواهد بود. تنها هند و کشورهای شرق میانه و آفریقا رشد مثبتی در زمینه کاربرد نفت در تولید برق خواهند داشت(جدول 11).
مناطق |
سطوح |
رشد |
||||||
2011 |
2015 |
2020 |
2025 |
2030 |
2035 |
2040 |
2040- 2011 |
|
OECD آمریکایی |
5/0 |
5/0 |
5/0 |
5/0 |
5/0 |
5/0 |
5/0 |
0/0 |
OECD اروپایی |
4/0 |
4/0 |
3/0 |
3/0 |
3/0 |
2/0 |
2/0 |
1/0- |
OECD آسیا- اقیانوسیه |
7/0 |
8/0 |
7/0 |
7/0 |
6/0 |
5/0 |
4/0 |
3/0- |
OECD |
6/1 |
6/1 |
6/1 |
5/1 |
3/1 |
2/1 |
1/1 |
4/0- |
آمریکای لاتین |
5/0 |
5/0 |
5/0 |
5/0 |
4/0 |
4/0 |
4/0 |
1/0- |
شرق میانه و آفریقا |
5/0 |
5/0 |
6/0 |
6/0 |
7/0 |
8/0 |
9/0 |
3/0 |
هند |
1/0 |
0.1 |
0.1 |
0.2 |
0.2 |
0.2 |
0.2 |
1/0 |
چین |
1/0 |
1/0 |
1/0 |
1/0 |
1/0 |
1/0 |
1/0 |
0/0 |
سایر کشورهای آسیایی |
6/0 |
6/0 |
6/0 |
6/0 |
6/0 |
6/0 |
6/0 |
1/0- |
اوپک |
9/1 |
0/2 |
8/1 |
6/1 |
5/1 |
3/1 |
2/1 |
6/0- |
کشورهای در حال توسعه |
7/3 |
8/3 |
7/3 |
5/3 |
4/3 |
4/3 |
3/3 |
3/0- |
روسیه |
3/0 |
0.3 |
0.3 |
0.2 |
0.2 |
0.2 |
0.1 |
2/0- |
سایر کشورهای Eurasia |
1/0 |
1/0 |
1/0 |
1/0 |
0/0 |
0/0 |
0/0 |
0/0 |
Eurasia |
4/0 |
4/0 |
3/0 |
3/0 |
2/0 |
2/0 |
2/0 |
2/0- |
متوسط جهان |
7/5 |
8/5 |
6/5 |
3/5 |
0/5 |
8/4 |
6/4 |
9/0- |
Source: world Oil Outlook, 2014- Organization of the Petroleum Exporting Countries
حال با توجه به وضعیت اقتصاد ایران و وابستگی شدید آن به درآمدهای نفتی و چشمانداز جهانی نفت در سالهای آتی، ببینیم با استفاده از راهکارهای اقتصاد مقاومتی در برنامه ششم توسعه، چگونه میتوان وابستگی کشور به درآمدهای نفتی را کاهش داده و آن را به سمت رشد و توسعه سوق داد.
4. اقتصاد مقاومتی
مفهوم اجرایی اقتصاد مقاومتی به معنای ایجاد نهاد مناسب (مجموعهای از سیاستها، قوانین و تدابیر اجرایی) جهت به حداقل رساندن خطرپذیری (ریسک) اقتصاد ایران در برابر تکانهها و اختلالهای آسیب زننده داخلی و خارجی، بویژه تحریمهای بینالمللی است تا زمینه را برای دستیابی ایران به پیشرفتهای پایدار اقتصادی فراهم نماید. قلمرو اقتصاد مقاومتی در ایران شامل موارد ذیل است:
- شناسایی حوزههای خطرپذیر اقتصاد ایران.
- پیدا کردن راهکارهای کاهش خطرپذیریها و همچنین کنترل و مدیریت آن.
- خروج از حوزههایی که میزان خطرپذیری و احتمال آسیب در آن بالاست
- مقاومسازی اقتصاد در برابر خطرپذیریهای موجود.
در ادبیات اقتصاد مقاومتی، عوامل متعددی را در شکلگیری مقاومت موثر میدانند که مهمترین آنها ساختار اقتصاد، میزان انعطافپذیری و پیشبینی تدابیر لازم برای مواجهه با شوکهای ناگهانی، تنوع در صادرات کشورها و عدموابستگی به یک کالای خاص، درس گرفتن از تجارب گذشته، حکمروایی مؤثر (Effective Governance) و اجرای سیاستهای مناسب اقتصادی، افزایش مشارکت در مواقع بحران، ایجاد ذخایر استراتژیک برای آمادگی مواجهه با شوک ناگهانی، داشتن زیربناهای مناسب، آموزش مقاومت فردی در سطح جامعه و طراحی شبکهای سیستم برای جلوگیری از کار افتادن یک جزء از سیستم، میباشند.
همان طورکه گفته شد، یکی از خطرپذیرترین حوزههای اقتصاد ایران، وابستگی کشور به درآمدهای نفتی با توجه به تحریمهای اخیر است. در برنامه ششم توسعه باید این حوزه پر رنگ تر شده و راهحلهای کاهش اتکا به درآمدهای نفتی در نظر گرفته شوند. نمودار ذیل سهم نفت در تولید ناخالص داخلی کشور و در حقیقت میزان اتکای کشور به درآمدهای نفتی را طی برنامههای توسعه نشان میدهد.
منبع: گزارشهای بانک مرکزی
این نکته قابل توجه است که مالیات بر مصرف نفت در کشورهای صنعتی به مراتب بالاتر از قیمت نفت فروخته شده توسط کشورهای نفتی است. بنابراین ارزش افزوده آن در کشورهای نفتی به حداکثر میرسد (نمودار 33).
Source: http://www.opec.org/opec_web/en/publications/340.htm
این تغییرات قیمت عمدتاً ناشی از سطوح مالیاتی مختلفی است که بطور گستردهای توسط کشورهای بزرگ مصرفکننده نفت اعمال شده است (خطوط قرمز). این سطوح مالیاتی میتواند از سطوح نسبتاً متوسط مانند آمریکا تا سطوح بسیار بالا در اروپا و آسیا/ اقیانوس آرام متغیر باشد.
برای مثال در دولت انگلیس در سال 2013، تقریباً 58% قیمت شارژ شده برای هر لیتر پمپ سوخت که به مشتریان فروخته شد، بابت مالیات است. از طرف دیگر، کشورهای تولیدکننده نفت (از جمله اوپک)، 33% کل قیمت پمپ سوخت را بدست میآورند. و مابقی (9%) حاشیه صنعت است. بنابراین درآمد چندانی عاید کشورهای تولیدکننده نخواهد شد (جدول12).
درصد سهم در قیمت کل |
انگلیس |
ایتالیا |
آلمان |
فرانسه |
ژاپن |
کانادا |
آمریکا |
متوسط OECD |
خرید نفت خام |
33% |
31.4% |
36.3% |
38.4% |
49.5% |
55.3% |
63.4% |
39.9% |
حاشیه صنعت |
9.2% |
13.1% |
13.1% |
12.3% |
18.2% |
15.1% |
22.4% |
15.2% |
مالیات |
57.8% |
55.5% |
50.6% |
49.3% |
32.3% |
29.6% |
14.2% |
44.9% |
5. بحث و نتیجهگیری
هدف سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، ایجاد بستر مناسب برای حرکت اقتصاد ایران در مسیر رشد پایدار است. برنامهریزی بر مبنای اقتصاد مقاومتی، ایجاب میکند با هرگونه عوامل برهم زننده رشد پایدار برخورد شود و راهبردهای برنامه بگونهای انتخاب شود که خطرپذیریها و نااطمینانیهای تحقق اهداف آن به حداقل برسد. بررسی عملکرد اقتصاد ایران نشان میدهد که علاوه بر پایینبودن معدل عملکرد متغیرهای کلیدی، اقتصاد ایران از نوسانات بالایی نیز برخوردار است. ریشه عملکرد پایین و نوسانیبودن آن به دو عامل اصلی یعنی سیاستهای اقتصادی نامناسب و تکانههای ناشی از تحریمهای خارجی برمیگردد. وجه مشترک این دو عامل، ریشه در چگونگی استفاده از منابع نفتی دارد. وابستگی درآمد دولت و درآمد ارزی کشور به درآمد نفت مشکل اصلی کشور میباشد و تا موقعی که راهحلی برای آن پیدا نشود، ناپایداری در اقتصاد ایران تداوم خواهد یافت.
برای حل این مشکلات بایستی در برنامه ششم، بهتر فکر کرد و عوامل اختلالزا را از اقتصاد ایران دور کرد. باید راهبردهای بهتر و مطمئنتر را انتخاب کرد تا بهتر نتیجه گرفت. اگر به تحولات پس از تشدید تحریمها در سالهای اخیر نگاه کنیم، میبینیم که با کاهش حدود یک میلیون صادرات نفت ایران، وضعیت تعادل درآمدی دولت به هم میخورد. از طرفی با کاهش درآمدهای نفتی، ارز مورد نیاز اقتصاد ایران نیز تامین نمیشود و لذا قیمت ارز در ایران به سه برابر افزایش مییابد. با افزایش قیمت ارز، تنگناهای مالی بنگاهها افزایش مییابد ولی مشکلات تامین مالی خود دولت به مراتب از مشکلات بخش خصوصی بیشتر است.
همان طوریکه دیده میشود همه این مشکلات به چگونگی استفاده از نفت بر میگردد. برای حل مشکل اقتصاد ایران، بایستی کاملاً حساب شده عمل کرد، حتی اگر مسیر حرکت سخت و ناهموار باشد. اگر اقتصاد ایران بتواند همانند اندونزی، نفت تولیدی خود را در صنعت داخلی جذب نماید،در این صورت میتواند بخش مهمی از مشکلات کنونی خود را مرتفع نماید.
پس از بررسیها و مطالعات انجام شده در اقتصاد ایران در سالهای اخیر و نیز چشمانداز جهانی نفت، نتایج مطالعه نشان میدهد جهتگیری برنامه ششم باید زمینهسازی برای جذب صنعت نفت در اقتصاد ایران باشد و خام فروشی نفت به فراموشی سپرده شود و بجای خام فروشی، با بکارگیری نفت در حمل و نقل، صنعت بویژه پتروشیمی، مصارف خانگی و تجاری و تولید برق بهره برد و از طریق صادرات خودرو، پتروشیمی یا برق درآمدزایی کرد و بدین ترتیب ارزش افزوده ایجاد کرد. باید اصلاحات مرحلهای را در ابتدا از کاهش وابستگی بودجه جاری دولت به نفت آغاز کرد و سپس مرحله به مرحله جذب نفت را در صنعت داخلی افزایش داد. همچنین ساختار درآمدی دولت را هم از حیث افزایش مقدار و هم کاهش نوسانات، ارتقاء داد و بنگاههای اقتصادی را به سمت ارتقای تولید هدایت کرد.
اگر به تحولات پس از تشدید تحریمها در سالهای اخیر نگاه کنیم، میبینیم که با کاهش حدود یک میلیون صادرات نفت ایران، وضعیت تعادل درآمدی دولت به هم میخورد. از طرفی با کاهش درآمدهای نفتی، ارز موردنیاز اقتصاد ایران نیز تامین نمیشود و لذا قیمت ارز در ایران به سه برابر افزایش مییابد. با افزایش قیمت ارز، تنگناهای مالی بنگاهها افزایش مییابد ولی مشکلات تامین مالی خود دولت به مراتب از مشکلات بخش خصوصی بیشتر است.
ساختار درآمدی دولت را بایستی هم از حیث افزایش مقدار و هم کاهش نوسانات، ارتقاء داد و بنگاههای اقتصادی را به سمت ارتقای تولید هدایت کرد.
6. توصیههای سیاستی
جهتگیری برنامه ششم باید زمینهسازی برای جذب صنعتی نفت در اقتصاد ایران باشد و خام فروشی نفت به فراموشی سپرده شود. تا رسیدن به هدف مطلوب باید اصلاحات مرحلهای را در ابتدا از کاهش وابستگی بودجه جاری دولت به نفت آغاز کرد و سپس مرحله به مرحله جذب کارآمد نفت را در اقتصاد ایران افزایش داد.
بررسی چشمانداز جهانی نفت تا سال 2040 نشان میدهد، سرمایهگذاری در زمینههای پایین دستی نفت در سالهای آینده از توجیه اقتصادی بالایی برخوردار است. با توجه به چشمانداز توسعه حمل و نقل خودروی شخصی، سرمایهگذاری برای تبدیل نفت و گاز به فرآوردههای مورد مصرف خودروهای شخصی از جاذبه اقتصادی بالایی برخوردار است. این نه فقط در کشورهای توسعه یافته بلکه در کشورهای در حال توسعه بهصورت یک واقعیت مسلم رخ مینماید. سیاستگذاری در استفاده بیشتر از نفت و گاز برای سرمایهگذاریهای صنعتی بویژه صنایع پتروشیمی موضوع دیگری است که میتواند در جهت جذب نفت و گاز کشور در اقتصاد ایران مورد توجه قرار گیرد. همچنین استفاده از نفت و گاز هم برای تولید برق، هم برای نیازهای خانگی و تجاری موضوع دیگری است که در این راستا میتواند مورد توجه قرار گیرد. در مجموع استفاده از نفت و گاز برای نیازهای صنعتی هم میتواند در جهت افزایش صادرات غیرنفتی و هم در جهت جایگزینی واردات مورد استفاده قرار گیرد و اقتصاد ایران را با ارزش افزوده بیشتری مواجه کند. این روش در مقایسه با روش کنونی صادرات نفت خام که همراه با نوسانات شکننده است، به مراتب مطلوبتر خواهد بود.
اصلاح ترکیب منابع درآمدی دولت نقش مهمی در کاهش تکانههای مالی در اقتصاد ایران دارد. ظرفیت افزایش درآمد مالیاتی دولت از طریق مالیات بر مصرف، قابل توجه است. افزایش درآمد مالیات بر مصرف لزوماً از طریق افزایش نرخ مالیات، حاصل نمیشود، بلکه پوشش بیشتر این نوع مالیاتها به ویژه در بخش خدمات، میتواند درآمدزایی قابل توجهی داشته باشد. مالیات بر مصرف میتواند به گونهای طراحی شود که متوجه خانوارهای پردرآمد باشد. همچنین کاهش معافیتهای مالیاتی میتواند به اصلاح ترکیب منابع درآمد دولت کمک کند.
[1]. کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (Organisation for Economic Co-operation and Development): اتریش، بلژیک، کانادا، دانمارک، فرانسه، آلمان، یونان، ایسلند، ایرلند، لوکزامبورگ، هلند، نروژ، پرتغال، اسپانیا، سوئد، سوئیس، ترکیه، انگلیس و آمریکا، ایتالیا، ژاپن، نیوزیلند، فنلاند، استرالیا، جمهوری چک، مجارستان، مکزیک، کره جنوبی، لهستان و جمهوری اسلواکی
[2]. شامل کشورهای آسیایی - اروپایی روسیه، بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ازبکستان، اوکراین و ...